کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرکز دستوارگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
twin centre
مرکز دوقلویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نقطهای در بلور که تکبلورهای یک دوقلو پیرامون آن آرایش متقارن دارند
-
centre of floatation
مرکز شناوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مرکز هندسی سطحِ مقطع شناوری
-
acoustic centre
مرکز صوت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقطهای که موج صوتی کروی از آن گسیل میشود
-
leisure centre
مرکز فراغت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مکانی عمومی که در آن فضا و تجهیزات لازم برای فعالیتهای تفریحی و ورزشی وجود دارد
-
control centre
مرکز فرمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] اتاقی برای تنظیم علائم که فرایند هدایت در محدودۀ وسیعی از مسیرها از آنجا صورت میگیرد
-
centre of pressure
مرکز فشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← مرکز تأثیر
-
centre of percussion
مرکز کوبش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقطهای از جسم که براثر ضربۀ وارد بر جسم در نقطهای دیگر، جسم حول آن میچرخد
-
مرکز مخابرات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مرکز تلفن
-
central office
مرکز مخابراتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مرکز تلفن محلی که مشترکان به آن متصلاند
-
centre of force
مرکز نیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقطهای که نیروی مرکزی در جهت نزدیک شدن به آن یا دور شدن از آن است
-
مرکز تجاری
فرهنگ واژههای سره
سودا کده
-
مرکز تحقیقات
فرهنگ واژههای سره
پژوهشگاه
-
مرکز ثقل
فرهنگ واژههای سره
گرانیگاه
-
exocentric
برونمرکز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← مرکب برونمرکز
-
مرکز ثقل
لغتنامه دهخدا
مرکز ثقل . [ م َ ک َ زِ ث ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در اصطلاح فیزیک ، نقطه ٔ منتجه ٔ سنگینی که بر همه ٔ ذرات جسم وارد می اید. گرانیگاه . (لغات فرهنگستان ).