کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرکب دان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
compound bow, compound
کمان مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کمانی مجهز به قرقره و بافه که کشیدن زه را برای کمانگیر آسان میکند
-
composite hypothesis
فرض مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] در آزمون فرض، فرضی که براساس آن توزیع جامعۀ مورد آزمون بهطور کامل مشخص نباشد
-
composite joint, compound joint
مفصل مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] مفصلی که بیش از دو استخوان آن را تشکیل میدهند
-
complex wave
موج مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موجی که شامل چند بسامد باشد
-
هفت مرکب
لغتنامه دهخدا
هفت مرکب . [ هََ م َ ک َ ] (اِ مرکب ) سبعه ٔ سیاره : از پشت چارلاشه فرودآمده چو عقل بر هفت مرکبان فلک ره بریده ایم .خاقانی .
-
composite volcano
آتشفشان مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← آتشفشان چینهای
-
compound term
اصطلاح مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] اصطلاحی که از دو یا چند واژه تشکیل شده است
-
blended threat, blended exploit
تهدید مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] عملی شامل چند شیوۀ تهاجم برای تشدید آسیبرسانی متـ . حملۀ مرکب blended attack
-
composite beam
تیر مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری متشکل از مصالح ساختمانی مختلف برای استحکام بیشتر
-
complex sentence
جملۀ مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] جملهای که یک بند پایه و دستکم یک بند پیرو دارد متـ . جملۀ ناهمپایه
-
combined warfare
جنگ مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جنگی که دو یا چند کشور متحد در اقدامی هماهنگ برای دستیابی به اهداف مشترک به آن مبادرت میکنند
-
hybrid prosthesis 1, high-water prosthesis
برسازۀ مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] نوعی برسازۀ دندانی که از ترکیب یک شبکۀ فلزی و یک دندانوارۀ کامل ساخته میشود
-
composite flap
بالۀ مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] بالهای متشکل از پوست همراه با ماهیچه یا استخوان یا غضروف
-
composite grade
شیب مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مجموعهای از چند شیب متوالی در طول بزرگراه که اثر ترکیبی آنها بر حرکت خودروها خیلی بیشتر از مجموع اثر آنها بهصورت تکتک است
-
compound helicopter
بالگَرد مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بالگَردی که دارای وسیلۀ رانش، معمولاً فن(fan) توربینی و جت توربینی، و چرخانۀ بالابرنده است