کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرو شهجان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرو شهجان
لغتنامه دهخدا
مرو شهجان . [ م َرْ وِ ش َ ] (اِخ ) مرو شاهجان است . (از برهان ). رجوع به مرو و مرو شاهجان شود.
-
واژههای مشابه
-
مَرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] ← مریمگلی مَروی
-
پیرشاه مرو
لغتنامه دهخدا
پیرشاه مرو. [ هَِ م َ ] (اِخ ) در شعر خاقانی اشارت به پیری است صاحب دستگاه معنوی مقیم شهر ری : بر در پیرشاه مرو به ری آمد الب ارسلان ندادش بار.خاقانی .
-
جامع مرو
لغتنامه دهخدا
جامع مرو. [ م ِ ع ِ م َرْوْ ] (اِخ ) یاقوت چنین آرد: در مرو دو جامع هست که یکی جامع حنفیه و دیگری جامع شافعیه است و هر دو در یک حصار قرار گرفته اند. (معجم البلدان ج 8 ص 35). و مؤلف مرآت البلدان آرد: ابومسلم مروزی که در سنه ٔ 130 هَ .ق . درمرو و آن ح...
-
مرو رشک
لغتنامه دهخدا
مرو رشک . [ م َرْوْ رِ ] (اِ مرکب ) تخم مرو که به عربی بزرالمرو است . (از برهان ) (از آنندراج ).
-
مرو شاهجهان
لغتنامه دهخدا
مرو شاهجهان . [ م َرْ وِ ج َ ](اِخ ) مرو شاهجان . رجوع به مرو و مرو شاهجان شود.
-
مرو شاهیجان
لغتنامه دهخدا
مرو شاهیجان . [ م َرْ وِ ] (اِخ ) مرو شاهجان . (روضات ص 47). رجوع به مرو و مرو شاهجان شود.
-
خلیلی مرو
لغتنامه دهخدا
خلیلی مرو. [ خ َ م َرْوْ ] (اِ مرکب ) نام قسمی از آلوی معروف است . (غیاث اللغات ).
-
سوس مرو
واژهنامه آزاد
کشش نده
-
مرو شاهی جهان
لغتنامه دهخدا
مروشاهی جهان . [ م َرْ وِ ج َ ] (اِخ ) مرو شاهجان . (تذکرة الملوک ص 5). رجوع به مرو و مروشاهجان شود.
-
جستوجو در متن
-
شهجان
واژهنامه آزاد
لغت نامه دهخدا شهجان . [ ش َ ] (اِخ ) مخفف شاهجان است که لقب مرو باشد و آن شهری است مشهور در خراسان . (برهان ) (جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ): خبر او به مرو شهجان شد. انوری (از انجمن آرا).
-
شهجان
لغتنامه دهخدا
شهجان . [ ش َ ] (اِخ ) مخفف شاهجان است که لقب مرو باشد و آن شهری است مشهور در خراسان . (برهان ) (جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ) : خبر او به مرو شهجان شد. انوری (از انجمن آرا).مخالف ارچه مرادست جان شاه دهدکه شهر مرو از این روی نام شد شهجان . رضی ال...
-
شاه جان
لغتنامه دهخدا
شاه جان . (اِخ ) شه جان . نام جایی است که آن را مرو گویند و شهجان نیز خوانند. (شرفنامه ٔ منیری ). نام ولایت مرو باشد.(جهانگیری ). نام ولایت مرو باشد و مرو شهری است قدیم از خراسان . (برهان قاطع). مؤلف انجمن آرا نویسد: مرو را گویند آن را مرو شه جان نی...