کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سوس مرو
واژهنامه آزاد
کشش نده
-
مرو شاهی جهان
لغتنامه دهخدا
مروشاهی جهان . [ م َرْ وِ ج َ ] (اِخ ) مرو شاهجان . (تذکرة الملوک ص 5). رجوع به مرو و مروشاهجان شود.
-
جستوجو در متن
-
مرژیان
لغتنامه دهخدا
مرژیان . [ م َ ] (اِخ ) مرو. رجوع به مرو شود.
-
دارمک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دارما› (زیستشناسی) [قدیمی] dārmak نوعی مرو
-
merv
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرو
-
mru
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرو
-
غولقان
لغتنامه دهخدا
غولقان . [ غ َ ل َ ] (اِخ ) دهی است به مرو. (منتهی الارب ). قریه ای است از نواحی مرو، و از مرو پنج فرسخ فاصله دارد. (از معجم البلدان ).
-
مروالشاهجان
لغتنامه دهخدا
مروالشاهجان . [ م َ وُش ْ شا هَِ ](اِخ ) مرو شاهجان . رجوع به مرو و مرو شاهجان شود.
-
مروان
لغتنامه دهخدا
مروان . [ م َرْ ] (اِخ ) تثنیه ٔ مَرو، و مراد از آن مرو شاهجان و مروالروذ است . (از اقرب الموارد) (از معجم البلدان ). و رجوع به مرو شود.
-
برزن
لغتنامه دهخدا
برزن . [ ب َ زَ ] (اِخ ) نام قریه ای به مرو متصل به بزماقان . || نام قریه ٔ دیگری به مرو متصل به باغ در دو فرسنگی مرو. (یادداشت مؤلف ).
-
فرس آباد
لغتنامه دهخدا
فرس آباد. [ ف َ ] (اِخ ) از قرای مرو است . (معجم البلدان ). در دوفرسخی مرو است . (از سمعانی ).
-
غوریان
لغتنامه دهخدا
غوریان .(اِخ ) دهی است به مرو. (منتهی الارب ). از قرای مرو است . (از معجم البلدان ).
-
مور
لغتنامه دهخدا
مور. [ م َ ] (اِخ ) مرو (در تلفظ مردم خراسان ). رجوع به مَرْوْ شود.
-
مروزی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به مرو، شهری در ترکمنستان) [قدیمی] marvazi از مردم مرو؛ مَرغَزی.
-
مرغ
لغتنامه دهخدا
مرغ . [ م َ ] (اِخ ) ظاهراًمرو باشد یعنی شهر معروف خراسان و این جز مرغی است که فردوسی با دنبر و مای می آورد که ظاهراً در هندوستان است . دلیل دیگری که مرغ همان مرو است اینکه مرغاب نام رودی است که از پهلوی مرو می گذرد و آن را «مرو رود» هم می گویند. پس ...