کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرور کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مرور کردن
مترادف و متضاد
۱. گذشتن، سپری شدن، عبور کردن
۲. یادآوری کردن، بهخاطر آوردن
۳. مطالعه اجمالی کردن، از نظرگذرانیدن
۴. تکرار کردن
دیکشنری
peruse, review, skim
-
جستوجوی دقیق
-
مرور کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. گذشتن، سپری شدن، عبور کردن ۲. یادآوری کردن، بهخاطر آوردن ۳. مطالعه اجمالی کردن، از نظرگذرانیدن ۴. تکرار کردن
-
مرور کردن
لغتنامه دهخدا
مرور کردن . [ م ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گذشتن . گذر کردن . عبور کردن .- عبور و مرور کردن ؛ رفت و آمد کردن . آمد و شد کردن .|| به اجمال نظر افکندن به چیزی یا خواندن کتابی را.
-
واژههای مشابه
-
retrospective
مرور آثار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایش مجموعهای از فیلمها که به یک کارگردان یا بازیگر یا دورهای خاص یا سبک و مضمون و گونه و کشور خاصی تعلق دارد
-
مرور دادن
لغتنامه دهخدا
مرور دادن . [ م ُ دَ ] (مص مرکب ) عبور دادن . گذراندن . گذردادن .
-
إِجازَة مُرُورٍ
دیکشنری عربی به فارسی
جواز عبور , مجوز عبور و مرور , پروانه عبور و مرور
-
مرور كرد
دیکشنری فارسی به عربی
استعرض
-
به مرور زمان
فرهنگ واژههای سره
با گذشت زمان
-
عبور و مرور
فرهنگ واژههای سره
آمد و شد
-
عبور و مرور
لغتنامه دهخدا
عبور و مرور. [ ع ُ رُ م ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) آمد و شد: در برخی از معابر نویسند که عبور و مرور ممنوع است .
-
عبور و مرور
فرهنگ فارسی معین
(عُ رُ مُ) [ ع . ] (اِمر.) رفت و آمد، آمد و شد.
-
تأمین عبور و مرور
لغتنامه دهخدا
تأمین عبور و مرور. [ ت َءْ ن ِ ع ُ رُ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) منظم ساختن وسایل نقلیه و خط سیر آنها بمنظور جلوگیری از تصادف .
-
مجوز عبور و مرور
دیکشنری فارسی به عربی
إِجازَة مُرُورٍ
-
پروانه عبور و مرور
دیکشنری فارسی به عربی
إِجازَة مُرُورٍ
-
استفاده از مرور زمان
دیکشنری فارسی به عربی
خطا