کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مرمی
معنی
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) پرتاب شده .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
missile, projectile, rocket
-
جستوجوی دقیق
-
مرمی
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) پرتاب شده .
-
مرمی
لغتنامه دهخدا
مرمی . [ م َ ما ] (ع مص ) مصدر میمی از رمی و رمایة. (از اقرب الموارد). رجوع به رمی و رمایة شود. || (اِ) مقصد. (منتهی الارب ). مکان پرتاب کردن . ج ، مَرامی . (از اقرب الموارد). و از آن است حدیث «لیس ورأاﷲ مرمی »؛ یعنی مقصدی که آمال بسوی آن افکنده شود...
-
مرمی
لغتنامه دهخدا
مرمی . [ م َ می ی ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر رمی و رمایة. رجوع به رمی و رمایة شود. افکنده شده . افکنده . انداخته . انداخته شده . پرتاب شده . گشاد داده .
-
مرمی
لغتنامه دهخدا
مرمی . [ م ِ ما ] (ع اِ) وسیله ای که بدان تیراندازی کنند. ج ، مَرامی . (از اقرب الموارد).
-
مرمی
دیکشنری فارسی به عربی
قذيفة
-
جستوجو در متن
-
bullet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلوله، مرمی، گلوله تفنگ
-
مرموی
لغتنامه دهخدا
مرموی . [ م َ م َ وی ی ] (ص نسبی ) منسوب به مَرمی ّ. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به مرمی شود.
-
bullets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلوله ها، گلوله، مرمی، گلوله تفنگ
-
projectiles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتابه ها، پرتابه، مرمی، موشک، جسم پرتاب شونده
-
projectile
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتابه، مرمی، موشک، جسم پرتاب شونده
-
trebuchet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترابوخت، منجنیق مخصوص پرتاب مرمی، یکجور ترازو
-
قذيفة
دیکشنری عربی به فارسی
جسم پرتاب شونده , مرمي , موشک , پرتابه
-
مرمیة
لغتنامه دهخدا
مرمیة. [ م َ ی ی َ ] (ع ص ) تأنیث مَرمی ّ که نعت مفعولی است از مصدر رمی و رمایة. رجوع به مَرمی ّ و رمی و رمایة شود.
-
self-destroying fuse, self-detonating fuse
ماسورۀ خودانهدامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ماسورهای برای انفجار و انهدام مرمی یا گلوله یا موشک پیش از اصابت به هدف