کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرقشیث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرقشیث
لغتنامه دهخدا
مرقشیث . [ م َ ق َ ] (اِ) مرقشیثا. مرقشیشا. سنگ روشنائی . رجوع به مرقشیشا شود.
-
جستوجو در متن
-
مرقشیثا
لغتنامه دهخدا
مرقشیثا. [ م َ ق َ ] (اِ) مرقشیث . مرقشیشا. بوریطس . رجوع به مرقشیشا شود.
-
مدبر
لغتنامه دهخدا
مدبر. [ م ُ دَب ْ ب َ ] (ع ص ) پرورده شده . || تدبیرکرده شده . || بنده ای که پس از مرگ صاحب خود آزاده شود. (غیاث اللغات ). آن بنده که به موت خداوند آزاد گردد. (دستورالاخوان ). آنکه به مرگ خواجه آزاد شود. (مهذب الاسماء). بنده ای که از پس صاحبش آزاد شو...
-
مرقشیشا
لغتنامه دهخدا
مرقشیشا. [ م َق َ ] (اِ) اصل کلمه آرامی است و آن کیفا مقشیثا باشد یعنی سنگ سخت . (یادداشت مرحوم دهخدا). جوهری باشد که در داروهای چشم بکار برند و آن را اقسام باشد: ذهبی و فضی و نحاسی و حدیدی و شبهی ، و بهترین آن ذهبی است و آن را به عربی حجرالنور خوانن...