کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرفوعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرفوعة
لغتنامه دهخدا
مرفوعة. [ م َ ع َ ] (ع ص ) تأنیث مرفوع ، که نعت مفعولی است از مصدر رفع. رجوع به مرفوع و رفع شود.- احادیث مرفوعة ؛ حدیثهای مرفوع ، مرفوع از احادیث . رجوع به مرفوع و حدیث شود.|| بالا برده شده . بلند داشته و برداشته شده و برافراشته : فرش مرفوعة. (قرآن ...
-
واژههای مشابه
-
مَّرْفُوعَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بلند شده - رفعت و بلندي داده شده(چه از لحاظ مقامي و چه ازجهت مكاني)
-
واژههای همآوا
-
مَّرْفُوعَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
بلند شده - رفعت و بلندي داده شده(چه از لحاظ مقامي و چه ازجهت مكاني)
-
جستوجو در متن
-
مرفوعات
لغتنامه دهخدا
مرفوعات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مرفوعة و مرفوع . رجوع به مرفوعة و مرفوع شود. || در اصطلاح نحو عربی ، مواردی که اسم در آن حالت مرفوع خوانده شود چون فاعل و نایب فاعل و مبتدا و خبر...
-
احادیث
لغتنامه دهخدا
احادیث . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ اُحدوثة. افسانه ها. سخنها. || ج ِ حَدیث . روایات . آثار. اخبار. || چیزهای نو.- احادیث مرفوعه . رجوع به مرفوعه شود.- احادیث موضوعه . رجوع به موضوعه شود.
-
حدیث مرفوع
لغتنامه دهخدا
حدیث مرفوع . [ ح َ ث ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حدیثی است که یکی از صحابه از قول رسول صلی اﷲ علیه و سلم خبر دهد. (تعریفات سیدشریف جرجانی ). و رجوع به احادیث مرفوعه شود.
-
فُرُشٍ
فرهنگ واژگان قرآن
بسترها (جمع فراش و چون اين كلمه به عنوان كنايه از همسر و زن نيز به كار مي رود برخي مراد ازعبارت " فرش مرفوعه " را زنان ارجمندي دانستهاند که در عقل و جمال و کمال قدر و منزلتي بلند دارند )
-
رفعان
لغتنامه دهخدا
رفعان . [ رُ ] (ع مص ) نزدیک گردانیدن چیزی به چیزی : رفعت الامر الی السلطان ؛ ای قربته . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و منه قولهم : رفعته الی السلطان رفعاناً؛ ای قربته وقوله تعالی : فرش مرفوعة (قرآن 34/56)؛ یعنی نزدیک گردانیده شده برای ایشان یا ...
-
مطهرة
لغتنامه دهخدا
مطهرة. [ م ُ طَهَْ هََ رَ ] (ع ص ) پاک و پاکیزه . (از ناظم الاطباء). پاکیزه . (تفسیر ابوالفتوح ج 1 ص 104) : و لهم فیها ازواج مطهرة و هم فیها خالدون . (قرآن 25/2). مرفوعة مطهرة. (قرآن 14/80). رسول من اﷲ یتلوا صحفا مطهرة. (قرآن 2/98).- روضةمطهرة ؛ قبر ...
-
برداشته
لغتنامه دهخدا
برداشته . [ ب َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) نعت مفعولی از برداشتن در تمام معانی . || مرفوع . مرفوعه . رفیع. بلند شده . مرتفع. بلند. افراخته : دیگر پرسید که بگوئید که آن چیست بزرگتر و برداشته تر از آسمان . (ترجمه ٔ تفسیر طبری بلعمی ). || عدد رفع شده در ا...
-
برشده
لغتنامه دهخدا
برشده . [ ب َ ش ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) بالارفته . بلندشده . (آنندراج ) (انجمن آرا). بررفته . (انجمن آرای ناصری ). برافراشته . بلند. رفیع. رفیعه . مرفوع . مرفوعه . مرتفع. مرتفعه . (یادداشت مؤلف ) : از این برشده تیزچنگ اژدهابمردی و دانش که یابد رها....
-
زاید ثقه
لغتنامه دهخدا
زاید ثقه . [ ی ِ دِ ث ِ ق َ / ق ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زائد ثقه . در اصطلاح محدثان ، حدیثی است که یک راوی ثقه بدان متفرد باشد و مضمون آن در احادیث راویان دیگر نیامده باشد. در کشاف اصطلاحات الفنون آرد: نزد محدثان ، زائد ثقه سه گونه است :1 - حدیث...