کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرغدل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرغدل
لغتنامه دهخدا
مرغدل . [ م ُ دِ ] (ص مرکب ) کنایه از بی دل و ترسنده و واهمه ناک . (برهان ) (آنندراج ). که زود ترسد. جبان . بددل . گاودل . ترسناک . شتردل . غردل . کلنگ دل . اشتردل . آهودل . ترسو. بُزدل : گفت [ بوسهل زوزنی ] ای بوالحسن تو مردی مرغدلی سر دشمنان چنین ب...
-
واژههای همآوا
-
مرغ دل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] morqdel جبان؛ ترسو؛ خائف؛ نازکدل.