کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرغابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
myrtleberry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرغابی
-
weedish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرغابی
-
sagewood
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرغابی
-
turdidae
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرغابی
-
rubedinous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرغابی
-
creachy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرغابی
-
reeveland
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرغابی
-
redrilled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرغابی
-
carcerated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرغابی
-
mizzly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرغابی
-
بط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بطّ] [قدیمی] bat[t] ۱. (زیستشناسی) = مرغابی۲. ظرف شرابی که به شکل مرغابی ساخته میشد؛ صراحی.
-
خرچال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] xarčāl مرغابی بزرگ.
-
sage hen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرغ مرغابی
-
مُرقْ اُووى
لهجه و گویش بختیاری
morq-owi مرغآبى، اردک.
-
چال
فرهنگ فارسی معین
[ سنس . ] (اِ.) نوعی مرغابی .