کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرعدد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرعدد
لغتنامه دهخدا
مرعدد. [ م ُ رَ دِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از رعددة. رجوع به رعددة شود. ستیهنده در سؤال . (از منتهی الارب ). الحاح کننده در سؤال . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
رعددة
لغتنامه دهخدا
رعددة. [ رَ دَ دَ ] (ع مص ) الحاح و اصرار در سؤال و اسم فاعل آن مُرَعدِد است . (از اقرب الموارد).
-
ساعت نجومی
لغتنامه دهخدا
ساعت نجومی . [ ع َ ت ِ ن ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دو نیم گهری . (غیاث ) (آنندراج ). در التفهیم ابوریحان بیرونی آمده : ساعتها دو گونه اند: یکی راست است ، و او را مستوی خوانند و هر یکی از این ساعات مستوی تیری است از بیست و چهار تیر از جمله ٔ شباروز....