کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرض الجذام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
غَرَض و مَرَض
فرهنگ گنجواژه
خصومت و کینه، سوء نظر. غرض و مرض با کسی داشتن.
-
قرض و مرض
فرهنگ گنجواژه
گرفتاری.
-
غَرَض و مرض
لهجه و گویش تهرانی
سوءنیت
-
درد و مرض
فرهنگ گنجواژه
بیماری.
-
دچار حمله (مرض وغیره) شدن
دیکشنری فارسی به عربی
استول عليه
-
مث سگ هرز مَرَض(مرس)
لهجه و گویش تهرانی
پاچه گیر و بد اخلاق
-
مقاوم دربرابر مرض بر اثر تلقیح واکسن
دیکشنری فارسی به عربی
منيع
-
جستوجو در متن
-
خوره
دیکشنری فارسی به عربی
قرحة , مرض الجذام , مصاب بداء الجذام
-
جذام
دیکشنری فارسی به عربی
مرض الجذام
-
ذهب
لغتنامه دهخدا
ذهب . [ ذَ هََ ] (ع اِ) زر. طلا عقیان . ذَهبة. تبر. عسجد. سام . عین . نضر. ج ، اَذهاب ، ذُهوب . ذُهبان ، ذِهبان . یکی از اجساد کیمیاگران و ارباب صناعت کیمیا از آن بشمس کنایت کنند. (مفاتیح العلوم خوارزمی ) : من برون آیم به برهانها ز مذهبهای بدپاکتر ز ...