کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرضاح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرضاح
لغتنامه دهخدا
مرضاح . [ م ِ ] (ع اِ) سنگی که بر آن یا بدان سفال خرما را کوبند. (منتهی الارب ). سنگ که بدان هسته ٔ خرما کوبند. (مهذب الاسماء). سنگی که بوسیله ٔ آن هسته و یا شن را بشکنند و ریز کنند. (از اقرب الموارد). ج ، مَراضیح . (مهذب الاسماء). مرضاخ . رجوع به مر...
-
واژههای همآوا
-
مرضعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: مرضعَة، جمع: مرضعات و مراضع] [قدیمی] morze'e شیرده (زن).