کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرصعینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرصعینه
لغتنامه دهخدا
مرصعینه . [ م ُرَص ْ ص َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) جواهر نشانیده شده و ترصیع شده . (ناظم الاطباء). مرصع. و رجوع به مرصع شود.
-
جستوجو در متن
-
موضونة
لغتنامه دهخدا
موضونة. [ م َ ن َ ] (ع ص ) زره بافته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). || زرهی که حلقه های آن نزدیک به هم بافته شده باشد. (ناظم الاطباء). زره متقارب بافته . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زرهی که حلقه های او در همدیگر باشد. (ناظم...