کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرصعکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرصعکار
لغتنامه دهخدا
مرصعکار. [ م ُ رَص ْ ص َ ] (ص مرکب ) کسی که جواهر و سنگهای قیمتی بروی چیزی نصب می کند. (ناظم الاطباء). || حکاک . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
مرصعکاری
لغتنامه دهخدا
مرصعکاری . [ م ُ رَص ْ ص َ ] (حامص مرکب ) شغل مرصعکار و جواهرنشانی . (ناظم الاطباء). و رجوع به مرصعکار شود.