کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرسوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
متداول
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَداوَل] mote(a)dāvel = مرسوم
-
مراسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مرسوم] marāsem = مرسوم
-
meristically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرسوم
-
nonvarious
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر مرسوم
-
surculigerous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرسوم
-
mnestic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرسوم
-
مرسومة
لغتنامه دهخدا
مرسومة. [ م َ م َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث مرسوم . رجوع به مرسوم شود.
-
outmoded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قدیم، غیر مرسوم
-
عرفی
واژگان مترادف و متضاد
متداول، متعارف، مرسوم ≠ شرعی
-
conventional tillage
خاکورزی متداول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] روش مرسوم آمادهسازی خاک
-
trendy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرسوم، مد روز
-
wages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستمزد، مزد، مقرری، مرسوم
-
حکم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احکم , قاعدة , مرسوم
-
شفته
واژهنامه آزاد
شِفتِه . نوعی پلو که در استان گیلان و اطراف مرسوم است. برنج خمیر. همچنین نوعی کوفته که با گوشت می پزند و در اراک مرسوم است.
-
متداول کردن
واژگان مترادف و متضاد
باب کردن، ترویج دادن، مرسوم کردن، رواجدادن ≠ منسوخ کردن