کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرسده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرسده
فرهنگ نامها
ملکه
-
مرسده
فرهنگ نامها
(تلفظ: mersede) [مِرس = نام درختی ، راش (فاگوس سیلواتیکا) + ده (پسوند مکان)] ، جنگل راش ، جای روئیدن راش ؛ (به مجاز) زیبا ، با طراوت و خرم .(؟)
-
مرسده
واژهنامه آزاد
ملکه ی ایرانی
-
مرسده
واژهنامه آزاد
ملکه
-
مرسده
واژهنامه آزاد
جنگل درختان راش، شاداب و با طراوت
-
جستوجو در متن
-
ده
لغتنامه دهخدا
ده . [ دِه ْ ] (اِ) قریه . (شرفنامه ٔ منیری ) (مهذب الاسماء). قریه و با یاء نیز به صورت دیه آمده . (از غیاث ). دَیْه ْ (درتداول مردم قزوین ) و در کتب نثر قدیم صورت دیه بیشتر آمده است . واحد کوچکی از محل سکنای جوامع که واحد بزرگتر آن شهر و متوسط آن شه...