کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مردم نواز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مردم نواز
/mardomnavāz/
معنی
کسی که با مردم به مهربانی و ملاطفت رفتار کند؛ مردمدوست.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مردم نواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] mardomnavāz کسی که با مردم به مهربانی و ملاطفت رفتار کند؛ مردمدوست.
-
مردم نواز
لغتنامه دهخدا
مردم نواز. [ م َ دُ ن َ ] (نف مرکب ) مردم پرور. مهربان و مشفق نسبت به مردم . عطوف . شفیق : چنان خوشخو چنان مردم نواز است که گوئی هر کس اورا طبع ساز است . (ویس و رامین ).از این نامه ٔ شاه مردم نوازکه بادا همه ساله بر تخت ناز.نظامی .
-
واژههای مشابه
-
folklore
فرهنگ مردم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] مجموعۀ آداب و رسوم تودۀ مردم و افسانهها و تصنیفهای عامیانه
-
sociable
مردمآمیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی که قادر است همنشینی و دوستی و روابط اجتماعی آرام و پایداری با همنوعان خود داشته باشد متـ . جامعهپذیر
-
sociability
مردمآمیزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نیاز یا تمایل به جستن همنشین و دوست و روابط اجتماعی متـ . جامعهپذیری
-
democrat
مردمباور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فرد معتقد به مردمسالاری متـ . دموکرات
-
democracy
مردمسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامی سیاسی که در آن برگزیدگان مردم حکومت میکنند
-
غالب مردم
فرهنگ واژههای سره
بیشتر مردم
-
مردم آزار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) mardom[']āzār کسی که با مردم بدرفتاری میکند؛ ستمگر؛ بیرحم.
-
مردم آمیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) mardom[']āmiz ۱. [مجاز] خوشخو و با ادب.۲. [قدیمی] آنکه با مردم آمیزش و معاشرت کند.
-
مردم خوار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] mardomxār = آدمخوار
-
مردم دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) mardomdār کسی که با مردم خوشرفتاری کند.
-
مردم داری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) mardomdāri مدارا و ملاطفت؛ خوشرفتاری با مردم.
-
مردم سار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی، مجاز] mardomsār دارای خصلت انسانی: ◻︎ همچنین در سرای حکمت و شرع / آدمیسیر باش و مردمسار (سنائی۲: ۱۴۱).