کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مردانگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مردانگی
/mardānegi/
معنی
۱. مرد بودن.
۲. [مجاز] جوانمردی.
۳. [قدیمی، مجاز] شجاعت.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
جرات، جربزه، جوانمردی، دلیری، رادی، رشادت، شجاعت، غیرت، شهامت، فتوت، مروت، نجدت، مردی
فعل
بن گذشته: مردانگی کرد
بن حال: مردانگی کن
دیکشنری
manhood, manliness, masculinity, virility
-
جستوجوی دقیق
-
مردانگی
واژگان مترادف و متضاد
جرات، جربزه، جوانمردی، دلیری، رادی، رشادت، شجاعت، غیرت، شهامت، فتوت، مروت، نجدت، مردی
-
مردانگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) mardānegi ۱. مرد بودن.۲. [مجاز] جوانمردی.۳. [قدیمی، مجاز] شجاعت.
-
مردانگی
فرهنگ فارسی معین
(مَ نِ) (حامص .) 1 - مرد بودن ، رجولیت . 2 - دلیری ، شجاعت . 3 - دارای خصوصیات خوب انسانی .
-
مردانگی
لغتنامه دهخدا
مردانگی . [ م َ ن َ / ن ِ ] (حامص ) شجاعت . دلیری . بهادری . بطالت . دلاوری . تهور. مردی : بجویم بلندی و فرزانگی همان رزم و تندی و مردانگی . فردوسی .به مردانگی و به گنج و به دادچو تو شاه گیتی ندارد به یاد. فردوسی .چنین گفت کامروز مردانگی جدا کرد باید...
-
مردانگی
دیکشنری فارسی به عربی
رجولة
-
مردانگی
لهجه و گویش تهرانی
جوانمردی
-
واژههای مشابه
-
غیرت و مردانگی
فرهنگ گنجواژه
غیرت.
-
مردانگی و شجاعت
فرهنگ گنجواژه
صفات پهلوانی.
-
مردی و مردانگی
فرهنگ گنجواژه
جوانمردی.
-
جستوجو در متن
-
masculineness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مردانگی
-
masculinism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مردانگی
-
فحولت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: فحولة] [قدیمی] fohulat نری؛ مردانگی.
-
رشادت
واژگان مترادف و متضاد
جلادت، دلاوری، شجاعت، مردانگی