کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مردارسنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مردارسنج
لغتنامه دهخدا
مردارسنج . [ م ُ س َ ] (اِ مرکب ) مردارسنگ . معرب است و با حذف راء دوم می شود مرداسنج . (منتهی الارب ). مردارسنگ . مرداسنج . مردا سنگ . مرتک . مرتج . رجوع به مرداسنگ شود.
-
جستوجو در متن
-
مرداسنج
لغتنامه دهخدا
مرداسنج . [ م ُ س َ ] (اِ مرکب ) مردارسنج . مردارسنگ . رجوع به مرداسنگ شود.
-
مرده سنگ
لغتنامه دهخدا
مرده سنگ . [ م ُدَ / دِ س َ ] (اِ مرکب ) مردارسنگ . مردارسنج . مرداسنج . مرداسنگ . رجوع به مرداسنگ و دزی ج 2 ص 580 شود.
-
مردارسنگ
لغتنامه دهخدا
مردارسنگ . [ م ُ س َ ] (اِ مرکب ) مردارسنج . مرداسنج . مرداسنگ . رجوع به مرداسنگ شود : جیفه ٔ دنیا ندارد پیش ما رنگی که لعل میشود مردارسنگ از دست استغنای ما. قبول (از آنندراج ).- امثال : قیربن قیر زفت بن زفت مردارسنگ ؛ تعبیری مثلی از مردی سخت لئیم ...