کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرحبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرحبة
لغتنامه دهخدا
مرحبة. [ م َ ح َ ب َ ] (ع مص ) ترحیب . مرحبا گفتن . (از اقرب الموارد). ترحاب . (یادداشت مؤلف ). تهنیت گفتن . (ناظم الاطباء). رجوع به مرحبا و ترحیب شود.
-
جستوجو در متن
-
یمان
لغتنامه دهخدا
یمان . [ ی َ ] (اِخ ) ابن رباب . ازبزرگان متکلمان خوارج . اول در فرقه ٔ ثعلبیه بود سپس به فرقه ٔ بهییه پیوست . و از اوست : کتاب المخلوق . کتاب التوحید. کتاب احکام المؤمنین . کتاب رد بر معتزله در قدر. کتاب مقالات . کتاب اثبات امامت ابی بکر. کتاب رد ب...
-
جهم بن صفوان
لغتنامه دهخدا
جهم بن صفوان . [ ج َ م ِ ن ِ ص َف ْ ] (اِخ ) رئیس مرحبه ٔ خراسان بود و بسال 128 هَ . ق . بقتل رسید. جهم بن صفوان میگفت خدا را به حی و قدیر و سایر صفات کمالیه وصف کردن روا نیست زیرا اینها صفات ممکن است و ندارد واجب از ممکن نمونه . (از انساب سمعانی ). ...