کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرثنة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرثنة
لغتنامه دهخدا
مرثنة. [ م ُ رَث ْ ث َ ن َ ] (ع ص ) أرض مرثنة؛ مرثونة. (منتهی الارب ). زمینی که قطرات باران متناوب (رثان ) بدان رسیده . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
مرثونة
لغتنامه دهخدا
مرثونة. [ م َ ن َ ] (ع ص ) أرض مرثونه ؛ زمین باران رسیده . (منتهی الارب ). زمین رثان رسیده . مرثنة. (از اقرب الموارد). رجوع به مرثنة و رثان شود.
-
مرثن
لغتنامه دهخدا
مرثن . [ م ُ رَث ْ ث َ ] (ع ص )زمین باران رسیده . (آنندراج ). رجوع به مرثنة شود.
-
مرتنة
لغتنامه دهخدا
مرتنة. [ م ِ ت َ ن َ / م ُ رَت ْ ت َ ن َ ] (ع ص ، اِ) نان روغنی پیه آمیخته . (از منتهی الارب ). نان پیه آمیخته . (ناظم الاطباء). || خبزةالمشحمة. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). یا آن مرثنه است . (از متن اللغة).