کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرتفق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرتفق
لغتنامه دهخدا
مرتفق . [ م ُ ت َ ف َ ] (ع اِ) منزل و جای تکیه . (منتهی الارب ). تکیه گاه و بالش . (دستورالاخوان ) نشست جای . (مهذب الاسماء). متکا. (یادداشت مرحوم دهخدا). مخده . آنچه بدان تکیه زنند. || (ص ) نعت مفعولی است از ارتفاق . رجوع به ارتفاق شود.
-
مرتفق
لغتنامه دهخدا
مرتفق . [ م ُ ت َ ف ِ] (ع ص ) ثابت بر جای . (منتهی الارب ). ثابت دائم . (متن اللغة). || کسی که تکیه کند بر آرنج خود یا بر نازبالش . (آنندراج ) (از متن اللغة). متکی . تکیه زننده . تکیه کننده . نعت فاعلی است از ارتفاق . رجوع به ارتفاق شود. || مستعین . ...
-
جستوجو در متن
-
مُرْتَفَقاً
فرهنگ واژگان قرآن
جایگاه - تکیه گاه (و در معناي کلمه مرتفق گفته است ، به معناي متکا است که از ماده مرفق گرفته شده و در اصل معناي ارتفق اين بوده که فلاني به مرفق (آرنج)خود تکيه زده )
-
ابیوردی
لغتنامه دهخدا
ابیوردی . [ اَ وَ ] (اِخ ) محمدبن احمد الأبیوردی الکوفنی و کوفن یکی از قراء ابیورد است و یاقوت گوید: ابوالمظفر محمدبن ابی العباس احمدبن محمد ابی العباس احمدبن اسحاق بن ابی العباس محمد الامام بن اسحاق بن الحسن ابی الفتیان بن ابی مرفوعه منصوربن معاویة...