کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرتعش شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مرتعش شدن
مترادف و متضاد
بهارتعاش درآمدن، لرزان شدن
دیکشنری
shake, shudder, vibrate
-
جستوجوی دقیق
-
مرتعش شدن
واژگان مترادف و متضاد
بهارتعاش درآمدن، لرزان شدن
-
مرتعش شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ارتجف , جرة
-
واژههای مشابه
-
vibrating string
تار مرتعش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تاری که دو سر آن ثابت باشد و در طول آن امواج ساکن تشکیل شود
-
مرتعش ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
ارتجف
-
جستوجو در متن
-
ارتجف
دیکشنری عربی به فارسی
لرزيدن , مرتعش شدن , لرز , لرزه , ارتعاش , ترساندن , لرزاندن , مرتعش ساختن , رعشه
-
trembled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لرزید، لرزیدن، مرتعش شدن، لرزش داشتن، لرزاندن، ترساندن، مرتعش ساختن
-
trembling
واژهنامه آزاد
لرزیدن ، مرتعش شدن ، لرز، لرزه ، ارتعاش ، ترساندن ،لرزاندن ، مرتعش ساختن ، رعشه
-
trembles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لرزش، لرزه، رعشه، لرز، ارتعاش، لرزیدن، مرتعش شدن، لرزش داشتن، لرزاندن، ترساندن، مرتعش ساختن
-
quaked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
quaked، تکان خوردن، لرزاندن، لرزیدن، لرزش داشتن، بهیجان امدن، مرتعش شدن
-
quake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین لرزه، لرزه، لرزش، تکان خوردن، لرزاندن، لرزیدن، لرزش داشتن، بهیجان امدن، مرتعش شدن
-
ترتبیدن
لغتنامه دهخدا
ترتبیدن . [ ت ُ ت َ دَ ] (مص مرکب ) مرتعش شدن و لرزیدن . (ناظم الاطباء) (استنگاس ). رجوع به تپیدن شود.
-
jarred
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جرارد، لرزیدن صدای ناهنجار، طنین انداختن، اثر نامطلوب باقی گذاردن، مرتعش شدن، تصادف کردن، ناجور بودن، نزاع کردن، تکان دادن، لرزاندن
-
jarring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
jarring، لرزیدن صدای ناهنجار، طنین انداختن، اثر نامطلوب باقی گذاردن، مرتعش شدن، تصادف کردن، ناجور بودن، نزاع کردن، تکان دادن، لرزاندن