کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرتزقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مرتزقه
/mortazeqe/
معنی
کسانی که وجه ارتزاق دریافت میکنند؛ جیرهخواران؛ مواجبگیرندگان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرتزقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مرتزقَة] [قدیمی] mortazeqe کسانی که وجه ارتزاق دریافت میکنند؛ جیرهخواران؛ مواجبگیرندگان.
-
واژههای مشابه
-
مرتزقة
لغتنامه دهخدا
مرتزقة. [ م ُ ت َ زِ ق َ ] (ع اِ) اجری خواران . صاحبان رواتب . سپاهیان جیره خوار. مقابل مطوعه به معنی داوطلبان . (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). آنان کشان امام از مال فی ٔ رزق دهد تا با کفار مقاتله کنند. (مهذب الاسماء). کسانی که وجه ارتزاق دریافت دارند....
-
جستوجو در متن
-
مطوعة
لغتنامه دهخدا
مطوعة. [ م ُ طَوْ وِع َ ] (ع ص ) آنان که به طوع جهاد کنند بی آنکه واجب گردد بر ایشان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کسانی که بخودی خود به غزو روند. ج ، مطوعون . (مهذب الاسماء). نام مسلمانان و داوطلبان جهاد در جن...