کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرتجا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرتجا
لغتنامه دهخدا
مرتجا. [ م ُ ت َ ] (ع ص ) امیدداشته شده . (غیاث اللغات ، از لطیف اللغات ) (آنندراج ). مرتجی . رجوع به مرتجی [ م ُ ت َ جا ] شود.
-
واژههای همآوا
-
مرتجع
واژگان مترادف و متضاد
کهنهپرست، محافظهکار، نوستیز، واپسگرا ≠ پیشرو، نوگرا
-
مرتجع
فرهنگ واژههای سره
واپسگرا
-
مرتجع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] mortaje' ۱. [مقابلِ متجدّد] کهنهپسند.۲. [قدیمی] بازگشتکننده.
-
مرتجع
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ جِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - بازگشت کننده . 2 - کهنه پسند.
-
مرتجع
لغتنامه دهخدا
مرتجع. [ م ُ ت َ ج ِ ] (ع ص ) بازگردنده . بازگشت کننده . (فرهنگ فارسی معین ). نعت فاعلی است از ارتجاع . رجوع به ارتجاع در تمام معانی آن شود. || آن که طرفدار آداب و سنن قدیمی است ، مقابل متجدد. (فرهنگ فارسی معین ). نامی است که در نیم قرن اخیر طرفداران...
-
جستوجو در متن
-
ملتجا
لغتنامه دهخدا
ملتجا. [ م ُ ت َ ] (ع اِ) جای پناه و پناه گرفتن . (غیاث ) (آنندراج ). ملتجاء. پناهگاه : مرابرار را حضرتش مستقرمر احرار را درگهش ملتجا. امیرمعزی .خدمت تو مخلصانه کرد برهانی به دل یافت از اقبال تو هم ملتجا هم مرتجا. امیرمعزی .شاه گفت ... چون بعد از گزا...