کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرتبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مرتبان
/martabān/
معنی
نوعی ظرف چینی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرتبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) martabān نوعی ظرف چینی.
-
مرتبان
لغتنامه دهخدا
مرتبان . [ م َ ت َ ] (اِ) ظرفی که از چینی اعلا سازندو از آن زهر نمی تواند بگذرد و هر آوند و سبو مانندی که از چینی ساخته شده باشد. (ناظم الاطباء). شیشه ای چون استوانه و دهانه کمی تنگ تر از شکم . قسمی شیشه دهان گشاده که قنادان در آن خرده نبات کنند. شیش...
-
مرتبان
لغتنامه دهخدا
مرتبان . [ م َ ت َ ] (اِخ ) نام جزیره ای است از جزایر هندوستان و در آنجا ظروف چینی سازند و مربیات در آن کنند و به اطراف برند و به اسم معروف است . (انجمن آرا) (آنندراج ).
-
واژههای مشابه
-
مَرتبان، مرطبان،مرتبون
لهجه و گویش تهرانی
ظرف شیشهای دهان گشاد برای گردوی تازه/شیشه بزرگ دهانه باریک جای سرکه
-
واژههای همآوا
-
مرطبان
لغتنامه دهخدا
مرطبان . [ م َ طَ ] (معرب ، اِ) معرب مَرتَبان . حالا قسمی ظرف شیشه ای را گویند و درقدیم گویا به ظرفی سفالین می گفته اند. (یادداشت مرحوم دهخدا). ظرف زجاجی . (ناظم الاطباء). بُستوقه ؛ مرطبان کوچک سفالین . (منتهی الارب ). و رجوع به مرتبان شود.
-
جستوجو در متن
-
دوره
لغتنامه دهخدا
دوره . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) مرتبان کوچک . (ناظم الاطباء) (از برهان ) (فرهنگ جهانگیری ). مرتبان کوچک که در میان آن شهد و معجون نگاهدارند. (غیاث ) (آنندراج ).
-
بستک
لغتنامه دهخدا
بستک . [ ب َ ت َ ] (اِ)بستو. مرتبان کوچک سفالین و چینی ، معرب آن ، بُستوقه . (رشیدی ). مرتبان کوچک که نام دیگرش بستو است . (فرهنگ نظام ). رجوع به بستو و بستوقه شود. || چمچه . || خادم و خدمتکار. (ناظم الاطباء).
-
پیغور
لغتنامه دهخدا
پیغور. [ پ َ / پ ِ ] (اِ) دهان تنگ . (برهان ). || مرطبان کوچک و امثال آن . (برهان ). مرتبان کوچک .
-
مرطبنة
لغتنامه دهخدا
مرطبنة. [ م َ طَ ب َ ن َ ] (معرب ، اِ) مرطبان و ظرف زجاجی . (ناظم الاطباء). رجوع به مرطبان و مرتبان شود.
-
مرطبان
لغتنامه دهخدا
مرطبان . [ م َ طَ ] (معرب ، اِ) معرب مَرتَبان . حالا قسمی ظرف شیشه ای را گویند و درقدیم گویا به ظرفی سفالین می گفته اند. (یادداشت مرحوم دهخدا). ظرف زجاجی . (ناظم الاطباء). بُستوقه ؛ مرطبان کوچک سفالین . (منتهی الارب ). و رجوع به مرتبان شود.
-
برنی
لغتنامه دهخدا
برنی . [ ب َ ] (اِ) مرطبان کوچک . (از برهان ). مرتبان کوچک و آن ظرفی است که در آن مربا کنند. (آنندراج ). قسمی شیشه برای نگاهداری سرکه و آبغوره و غیره ، و آن کوچکتر از قرابه است و گردنی بلندتر از قرابه دارد. شیشه ٔ شکم فراخ کوچکتر از قرابه . قسمی ظرف ...
-
فسیح
لغتنامه دهخدا
فسیح . [ ف َ ] (ع ص ) فراخ . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) : در هر یک سرایی فسیح و خطه ای وسیع می بایست از جهت فیالان و مرتبان طعام و کافلان حوائج . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).به موضعی فسیح عریض میرود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).- فسیح امل ؛ پرآرزو. گشاد...