کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مربوط به پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نا مربوط،حرف()
لهجه و گویش تهرانی
ناسزا
-
مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
دیکشنری فارسی به عربی
باليستي
-
جستوجو در متن
-
ثديي
دیکشنری عربی به فارسی
مربوط به پستانداران , مربوط به پستان
-
سمعي
دیکشنری عربی به فارسی
صوتي , اوا شنودي , وابسته به شنوايي , مربوط به صدا , مربوط به سامعه , مربوط بشنوايي يا سامعه , مربوط به مميزي و حسابداري
-
pertaining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربوط به، مربوط
-
دیروزی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به دیروز) diruzi ۱. مربوط به دیروز.۲. [مجاز] مربوط به گذشته.
-
راجع به
واژهنامه آزاد
مربوط به
-
atomistic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتومیسم، مربوط به اتم، مربوط به جزء لایتجزی
-
acoustical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آکوستیک، مربوط به صدا، اوا شنودی، وابسته به شنوایی، مربوط به سامعه
-
امساله
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به امسال) [عامیانه] 'emsāle مربوط به امسال.
-
facial
رُخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] مربوط به صورت یا به سمت صورت
-
فردایین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به فردا) [قدیمی] fard(')āyin ۱. [مقابلِ امروزین] مربوط به فردا.۲. [مجاز] مربوط به آینده.
-
bathymetric
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بطری، مربوط باندازه گیری عمق، مربوط به دریای عمیق، وابسته به ژرفاسنجی
-
versicular
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشکلی، مربوط به ایات، شعری، ایتی، مربوط به شعر و نظم
-
related to
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربوط به