کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرایر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مرایر
/marāy(')er/
معنی
ریسمانهای محکم.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرایر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مرائر، جمعِ مرارَة] [قدیمی] marāy(')er ریسمانهای محکم.
-
مرایر
لغتنامه دهخدا
مرایر. [ م َ ی ِ ] (ع اِ) مرائر. رجوع به مرائر شود. || طناب های تافته و ریسمان های محکم . رجوع به مرائر و مریرة و مریر شود : روی رزمه و طراز حله و عمده ٔ حمله بود در اثناء آن حال فروشد و از آن سبب مرایر عزیمت ایشان منقض شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 177...
-
جستوجو در متن
-
اشیاف ملوکی
لغتنامه دهخدا
اشیاف ملوکی . [ اَش ْ ف ِ م ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آنرا باسلیقون و مرایر نیز خوانده اند. برخی گفته اند نخستین داروی ترکیبی بوده است ولی چنین نیست ، چه طبیب «بقراط» تصریح کرده است که اشیاف مرایر صناعت اصطیطیفان است و قوت آن تا دو سال باقی ماند و ...
-
مرائر
لغتنامه دهخدا
مرائر. [ م َ ءِ ] (ع اِ) مرایر. ج ِ مریرة،به معنی ریسمان تابیده و حبل مفتول است . (از متن اللغة). رجوع به مریرة و مریر شود. || ج ِ مُرَّة به معنی تلخی است . (از اقرب الموارد). رجوع به مرة شود. || ج ِ مریر، به معنی زمین خشک و خالی است . (از متن اللغة)...
-
نقض
لغتنامه دهخدا
نقض . [ ن َ ] (ع مص ) شکستن . (غیاث اللغات ). کسر. (تعریفات ). شکستن عهد و پیمان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). عهد شکستن . (دهار) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 101) (زوزنی )(تاج المصادر بیهقی ). نقض امر و عهد؛ مقابل ابرام . تباه کردن آن را سپس استوار کردنش...