کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرافعه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مرافعه کردن
مترادف و متضاد
۱. دعوا کردن، مشاجره کردن، کشمکش داشتن
۲. شکایت کردن، دادخواهی کردن
دیکشنری
jangle, quarrel
-
جستوجوی دقیق
-
مرافعه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دعوا کردن، مشاجره کردن، کشمکش داشتن ۲. شکایت کردن، دادخواهی کردن
-
مرافعه کردن
لغتنامه دهخدا
مرافعه کردن . [ م ُ ف َ / ف ِ ع َ / ع ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، دعوا کردن . محاجه و مشاجره نمودن .
-
مرافعه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
قاض
-
واژههای مشابه
-
مرافعه داشتن
واژگان مترادف و متضاد
درگیری داشتن، اختلاف داشتن، کشمکش داشتن، دشمنی داشتن
-
مرافعه افتادن
لغتنامه دهخدا
مرافعه افتادن . [ م ُ ف َ / ف ِ ع َ / ع ِ اُ دَ ] (مص مرکب ) : وی [ احمد عبدالصمد] قصه ها کرد در معنی کاله ٔ وی [ احمد حسن ] بدان وقت که مرافعه افتاد و مصادره . (تاریخ بیهقی ص 307).
-
مرافعه دادن
لغتنامه دهخدا
مرافعه دادن . [ م ُ ف َ / ف ِ ع َ / ع ِ دَ ] (مص مرکب ) : خواجه زمانی اندیشید بد شده بود بااین احمد ینالتکین بدان سبب که از وی قصدها رفت بدان وقت که خواجه مرافعه می داد. (تاریخ بیهقی ص 268).
-
مرافعه داشتن
لغتنامه دهخدا
مرافعه داشتن . [ م ُ ف َ / ف ِ ع َ / ع ِ ت َ] (مص مرکب ) در تداول ، دعوا داشتن . مشاجره داشتن .
-
مرافعه کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مشارع
-
شَر و مرافعه
فرهنگ گنجواژه
دعوی.
-
کار و مرافعه
فرهنگ گنجواژه
فعالیت
-
کار و مرافعه
لهجه و گویش تهرانی
درگیری
-
دعوا و مرافعه
فرهنگ گنجواژه
درگیری.
-
جستوجو در متن
-
قاض
دیکشنری عربی به فارسی
طرح دعوي کردن , مرافعه کردن , تعقيب قانوني کردن , تقاضا کردن , دعوي کردن