کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مراعز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مراعز
لغتنامه دهخدا
مراعز. [ م ُ ع ِ ] (ع ص ) خشمگین . (منتهی الارب ). معاتب . (متن اللغة). خشم گیرنده و عتاب کننده : راعز الرجل ؛ انقبض و عاتب . (اقرب الموارد). نعت فاعلی است از مراعزة. رجوع به مراعزة شود.
-
واژههای همآوا
-
مرائض
لغتنامه دهخدا
مرائض . [ م َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ مَراض . (از متن اللغة). رجوع به مراض شود.
-
جستوجو در متن
-
مراعزة
لغتنامه دهخدا
مراعزة. [ م ُ ع َ زَ ] (ع مص ) ترنجیدن و درکشیده شدن . (منتهی الارب ).منقبض شدن . (اقرب الموارد) (از متن اللغة). || عتاب کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به مراعز شود.