کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مراضعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مراضعة
لغتنامه دهخدا
مراضعة. [ م ُ ض َ ع َ ] (ع مص ) فرزند را فا دایه دادن . (زوزنی ). فرزند را فرا دایه دادن . (تاج المصادر بیهقی ). بچه را به دایه دادن . (منتهی الارب ). به دایه سپردن شیرخواره را. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || شیر دادن کودک با کودک دیگر. (منتهی ...
-
واژههای مشابه
-
مراضعه
فرهنگ فارسی معین
(مُ ضَ عَ یا ض عِ) [ ع . مراضعة ] (مص . م ) شیر دادن .
-
واژههای همآوا
-
مراضات
لغتنامه دهخدا
مراضات . [ م َ ](ع اِ) ج ِ مَراض . (منتهی الارب ). رجوع به مراض شود.
-
مراضاة
لغتنامه دهخدا
مراضاة. [ م ُ ] (ع مص ) از یکدیگر خشنود شدن . (منتهی الارب ) (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || نبرد کردن با یکدیگر به خشنودی . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). گویند: راضانی فرضوته ارضوه ارضوه ؛ یعنی نبرد کردیم او را به خشنودی پس غالب آمدم او را ...
-
مراضعت
لغتنامه دهخدا
مراضعت . [ م ُ ض َ / ض ِ ع َ ] (ع مص ) مراضعة. (فرهنگ فارسی معین ). شیر دادن کودک را. رجوع به مراضعة شود.
-
جستوجو در متن
-
مراضعت
لغتنامه دهخدا
مراضعت . [ م ُ ض َ / ض ِ ع َ ] (ع مص ) مراضعة. (فرهنگ فارسی معین ). شیر دادن کودک را. رجوع به مراضعة شود.
-
مراضع
لغتنامه دهخدا
مراضع. [ م ُ ض َ ] (ع ص ) کودکی را گویند که در شکم مادری باشد که طفل شیرخواره ای هم داشته باشد. (از متن اللغة). رجوع به مراضعة شود.
-
رضاع
لغتنامه دهخدا
رضاع . [ رِ ] (ع مص ) مراضعة. (یادداشت مؤلف ). مصدر به معنی مراضعه است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بچه را به دایه دادن . (از ناظم الاطباء). شیر دادن زن باردار کودک را. شیر دادن کودک خود با کودک دیگر. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). و رج...