کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مراتب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مراتب
/marāteb/
معنی
= مرتبه
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. درجات، پایهها، درجهها، مراحل، منازل
۲. ارزشها، رتبهها، قدرها
۳. امر، قضیه، موضوع، مطلب
۴. بارها، دفعات
برابر فارسی
چگونگ
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مراتب
واژگان مترادف و متضاد
۱. درجات، پایهها، درجهها، مراحل، منازل ۲. ارزشها، رتبهها، قدرها ۳. امر، قضیه، موضوع، مطلب ۴. بارها، دفعات
-
مراتب
فرهنگ واژههای سره
چگونگ
-
مراتب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مرتبَة] marāteb = مرتبه
-
مراتب
فرهنگ فارسی معین
(مَ تِ) [ ع . ] (اِ.) جِ مرتبه .
-
مراتب
لغتنامه دهخدا
مراتب . [ م َ ت ِ ] (ع اِ) درجات . طبقات . رتبه ها. ج ِ مرتبه . رجوع به مرتبه شود : تا طبعها مراتب دارند مختلف آب است بر زمین و اثیر است بر هوا. مسعود سعد.اصحاب سلطان همیشه این مراتب را منظورنداشته اند بلکه به تدریج ... آن درجات یافته اند. (کلیله و د...
-
واژههای مشابه
-
سلسه مراتب
فرهنگ واژههای سره
پایگان
-
ماهی مراتب
لغتنامه دهخدا
ماهی مراتب . [ م َ ت ِ ] (اِ مرکب ) نام قسمی از اعزاز و اکرام باشد که از پیشگاه سلاطین به امراو وزرا مرحمت می گردد. (آنندراج ). یک قسم درجه و رتبه ٔ افتخاری که به شاهزادگان و نجبای هند داده می شود و عبارت از نشانی است به شکل ماهی . (ناظم الاطباء).
-
سلسله مراتب
دیکشنری فارسی به عربی
تدرج
-
animacy hierarchy
سلسلهمراتب جانداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مرتبهبندی گروههای اسمی و جز آن بر مبنای مفهوم جانداری از بیشینۀ جانداری مانند ضمیر شخصی «من» تا کمینۀ جانداری مانند شیء
-
detaching hierarchy
سلسلهمراتب دلگسستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] فرایندی سلسلهمراتبی برای دلگسستن از چیزی که از کارهای ساده شروع میشود و به کارهای جسورانهتر میانجامد
-
chain of command
سلسهمراتب فرماندهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] توالی سطوح مختلف فرماندهی که در آن فرمانها و اطلاعات از بالاترین مقام در سلسلهمراتب سازمانی به ردههای پایین انتقال مییابد
-
مراتب نگرانی خودرا اعلام کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أبدي قَلَقاً
-
مراتب اعتراض خود را نسبت به … اعلام کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَجَّ بِشَأْنِ