کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مذؤوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مذؤوم
لغتنامه دهخدا
مذؤوم . [ م َ ئو ] (ع ص ) خردو حقیر داشته شده . (از آنندراج ). آنکه او را بد گفته شده است . (فرهنگ خطی ). عیب کرده شده . خوار و حقیر شده . رسوا. (ناظم الاطباء). رجوع به مذیوم و مذئوم شود.
-
جستوجو در متن
-
مذئوم
لغتنامه دهخدا
مذئوم . [ م َ ] (ع ص ) رجوع به مذؤوم و مذیوم شود.