کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مذللة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مذللة
لغتنامه دهخدا
مذللة. [ م ُ ذَل ْل َ ل َ ] (ع ص ) تأنیث مذلل . رجوع به مُذَلَّل شود.
-
جستوجو در متن
-
کارشکسته
لغتنامه دهخدا
کارشکسته . [ ش ِ ک َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) کارکشته . ذلول . مذلل در عمل : لاذلول ؛ نه کارشکسته ؛ ای مذللة بالعمل . (تفسیر ابوالفتوح رازی ).
-
کارکشته
لغتنامه دهخدا
کارکشته . [ ک ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) مجرب . ورزیده . پخته . سخت آزموده . سخت مجرب به علت بسیار ورزیدن آن . ماهر به کثرت عمل . عظیم آزموده . نیک آزموده . مذلله در عمل . ذلول . کارشکسته . باآزمون . در کار نهایت ممارست و عمل داشته . آموخته . جاافتاد...
-
ذلول
لغتنامه دهخدا
ذلول . [ ذَ ] (ع ص ) رام . (مهذب الاسماء)(دهار). منقاد. نرم . مطیع. مُذلَّلَة در عمل . کارکشته . کارشکسته . (ابوالفتوح رازی ). آسان . آهسته . آرام . فرهخته . (مهذب الاسماء). مقابل صعب . سرکش . تور: القران ذلول ذو وجوه فاحملوه علی احسن الوجوه . || سحا...