کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مدون
/modavvan/
معنی
۱. فراهمآوردهشده؛ جمعآوریشده.
۲. ویژگی اشعار و مطالبی که جمعآوری کرده باشند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تالیف، تدوینیافته، گردآوریشده
۲. مرتب، منسجم
دیکشنری
compiler, framer
-
جستوجوی دقیق
-
مدون
واژگان مترادف و متضاد
۱. تالیف، تدوینیافته، گردآوریشده ۲. مرتب، منسجم
-
مدون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] modavvan ۱. فراهمآوردهشده؛ جمعآوریشده.۲. ویژگی اشعار و مطالبی که جمعآوری کرده باشند.
-
مدون
فرهنگ فارسی معین
(مُ دَ وَّ) [ ع . ] (اِمف .) تدوین شده ، گردآورده شده .
-
مدون
لغتنامه دهخدا
مدون . [ م ُ ] (ع مص ) بجائی مقیم شدن . (تاج المصادر بیهقی ). پیوسته و همیشه ماندن بجای و مقیم شدن . (از منتهی الارب ). اقامت کردن در مکانی . (از اقرب الموارد). || درآمدن در شهری . (از منتهی الارب ). رسیدن به شهری . (از اقرب الموارد).
-
مدون
لغتنامه دهخدا
مدون . [ م ُ دَوْ وَ ] (ع ص ) جمعکرده شده . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). مکتوب در دیوان . دیوان انشأکرده شده و فراهم آمده . (از متن اللغة). دردیوان نبشته . مجموع . مضبوط. نعت مفعولی است از تدوین : منت برد عراق و ری از من بدین دو جای بحری ز نظم و نثر م...
-
مدون
لغتنامه دهخدا
مدون . [ م ُ دَوْ وِ ] (ع ص ) ترتیب دهنده ٔ دیوان . (آنندراج ). دیوان پرداز. نعت فاعلی است از تدوین . رجوع به تدوین شود.
-
مدون
واژهنامه آزاد
مِدُوَّنْ:(medowwan) در گویش گنابادی یعنی میدوند
-
واژههای مشابه
-
مِدُوَّنْ
لهجه و گویش گنابادی
medouwan در گویش گنابادی یعنی میدوند ، به بیرون میروند ، به بیرون می خیزند
-
مدون شدن
واژگان مترادف و متضاد
تدوینیافتن، تدوین شدن، گردآوری شدن، جمعآوریشدن
-
codified knowledge
دانش مدون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری، مدیریت فنّاوری] دانشی که در زبان رسمی و نظاممند دانشگاهی انتقالپذیر است، اما هنوز آنچنانکه باید جنبۀ کاربردی پیدا نکرده است
-
واژههای همآوا
-
مِدُوَّنْ
لهجه و گویش گنابادی
medouwan در گویش گنابادی یعنی میدوند ، به بیرون میروند ، به بیرون می خیزند
-
جستوجو در متن
-
مدونة
لغتنامه دهخدا
مدونة. [ م ُ دَوْ وَ ن َ ] (ع ص ) تأنیث مدون . رجوع به مدون شود.