کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدوص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مدوص
لغتنامه دهخدا
مدوص . [ م ُ دَوْ وِ ] (ع ص ) فروآینده از بالا به نشیب . (آنندراج ). آنکه خود را از بالا می اندازد. (از ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از تدویص . رجوع به تدویص شود.
-
واژههای همآوا
-
مدوس
لغتنامه دهخدا
مدوس . [ م ِدْ وَ ] (ع اِ)چوب خرمن کوب . (منتهی الارب ). آنچه بدان خرمن نرم کنند. (از مهذب الاسماء). مدواس . (اقرب الموارد). رجوع به مدواس شود. || آلت زنگ زدودن . (منتهی الارب ). آنچه بدان آهن روشن کنند. (از مهذب الاسماء). چوبی که مس و فسان تیغ را بر...
-
مدوس
لغتنامه دهخدا
مدوس .[ م َ ] (ع ص ) طریق مدوس ؛ کثیرالطروق . (متن اللغة).