کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدلل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مدلل
/modallal/
معنی
آنچه برای آن دلیل آورده شده باشد؛ ثابتشده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ثابتشده، محرز، محقق، مصرح
دیکشنری
documentary
-
جستوجوی دقیق
-
مدلل
واژگان مترادف و متضاد
ثابتشده، محرز، محقق، مصرح
-
مدلل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] modallal آنچه برای آن دلیل آورده شده باشد؛ ثابتشده.
-
مدلل
فرهنگ فارسی معین
(مُ دَ لَّ) [ ع . ] (اِمف .) با دلیل آورده شده ، دارای دلیل .
-
مدلل
لغتنامه دهخدا
مدلل . [ م ُ دَل ْ ل َ ] (ع ص ) به دلیل ثابت کرده شده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). به دلیل ثابت شده . بادلیل . دلیل دار. مثبت . ثابت . مبرهن . برهانی . موجه . (یادداشت مؤلف ).- مدلل داشتن ؛ مدلل کردن . به اثبات رساندن . مبرهن کردن . ثابت کردن .- مد...
-
مدلل
لغتنامه دهخدا
مدلل . [ م ُ دَل ْ ل ِ ] (ع ص ) به دلیل ثابت کننده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
واژههای مشابه
-
مدلل شدن
واژگان مترادف و متضاد
محرزشدن، محقق شدن، به اثبات رسیدن
-
مدلل کردن
واژگان مترادف و متضاد
مدلل ساختن، به اثبات رساندن، ثابت کردن، محرز ساختن، مدلل داشتن
-
مدلل کننده
دیکشنری فارسی به عربی
برهاني
-
جستوجو در متن
-
نامدلل
لغتنامه دهخدا
نامدلل . [ م ُ دَل ْ ل َ ] (ص مرکب ) بی دلیل . بی استوار. که برهانی و مدلل نیست . مقابل مدلل . رجوع به مدلل شود.
-
مستدل
واژگان مترادف و متضاد
مبرهن، محکم، منطقی، مدلل ≠ نامستدل، غیرمستدل
-
مستندسازی
واژگان مترادف و متضاد
۱. معتبرسازی، مدلل سازی ۲. فیلمسازی(براساس واقعیات عینی)
-
مصرح
واژگان مترادف و متضاد
آشکار، روشن، صریح، مدلل، واضح ≠ غیرمصرح، مبهم
-
مبرهن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mobarhan ۱. آشکار.۲. دارای دلیل و برهان؛ مدلل.