کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدفوع له پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مدفوع له
معنی
گيرنده , دريافت کننده وجه
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مدفوع له
دیکشنری عربی به فارسی
گيرنده , دريافت کننده وجه
-
واژههای مشابه
-
coprophobia/ koprophobia, scatophobia
مدفوعهراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ترس مرضی از مدفوع
-
مدفوع الاجرة
دیکشنری عربی به فارسی
پيش پرداخت شده
-
fecal energy
انرژی مدفوع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مجموع انرژی موجود در مدفوع
-
encopresis, functional encopresis
بیاختیاری روانی مدفوع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] دفع ارادی یا غیرارادی و مکرر در مکانهای نامناسب که پس از چهارسالگی رخ میدهد، بیآنکه ناشی از مصرف دارو یا شرایط درمانی خاص باشد
-
مدفوع حیوانات (مثل گاو واسب)
دیکشنری فارسی به عربی
روث
-
جستوجو در متن
-
دریافت کننده وجه
دیکشنری فارسی به عربی
مدفوع له
-
گیرنده
دیکشنری فارسی به عربی
جذاب , جلب , ضرب , مدفوع له , مستلم , ممنوح
-
موضوع
لغتنامه دهخدا
موضوع . [ م َ ] (ع ص ، اِ) مرد زیان زده در تجارت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مرد زیان کرده در تجارت . (ناظم الاطباء). || شتری که بر سر خود بی شبان و راعی چرا کند و به شب به خانه بازآید. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).- بعیر حسن الموضوع ؛ ...
-
جذب
لغتنامه دهخدا
جذب . [ج َ ] (ع مص ) کشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ضد دفع. مقابل دفع. (از اقرب الموارد). کشیدن بسوی خود. (ناظم الاطباء). درکشیدن . چسبیدن . مقابل ردع . (یادداشت مؤلف ). و منه : «وجدت الانسان ملقی بین اﷲ و بین ال...