کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدرن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مدرن
/modern/
معنی
۱. هر آنچه به زمان حال و دورۀ معاصر مربوط است.
۲. هرآنچه مطابق با یافتههای علمی، فنی، و هنری روز دنیا باشد.
۳. هرآنچه به امکانات رفاهی نو و پیشرفته مجهز باشد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تازه، جدید، نو، نوین، روزآمد ≠ کهن
۲. مجهز، پیشرفته
برابر فارسی
امروزین، نوین
دیکشنری
contemporary, modern, new
-
جستوجوی دقیق
-
مدرن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تازه، جدید، نو، نوین، روزآمد ≠ کهن ۲. مجهز، پیشرفته
-
مدرن
فرهنگ واژههای سره
امروزین، نوین
-
مدرن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: moderne] modern ۱. هر آنچه به زمان حال و دورۀ معاصر مربوط است.۲. هرآنچه مطابق با یافتههای علمی، فنی، و هنری روز دنیا باشد.۳. هرآنچه به امکانات رفاهی نو و پیشرفته مجهز باشد.
-
مدرن
فرهنگ فارسی معین
(مُ دِ) [ فر. ] (اِ.) تازه ، باب روز.
-
مدرن
لغتنامه دهخدا
مدرن . [ م ُ دِ ] (فرانسوی ، ص ) تازه . نو. جدید. تازه باب شده . مد روز. باب روز.
-
مدرن
لغتنامه دهخدا
مدرن . [ م ُ رِ ] (ع ص ) حطب مدرن ؛ هیمه ٔ خشک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یابس . (متن اللغة) (اقرب الموارد). || جامه ٔ چرکین . || چرکین گرداننده . || شترانی که علف ریزه ٔ خشک را چرند . (آنندراج ).
-
مدرن
دیکشنری فارسی به عربی
حديث
-
واژههای مشابه
-
پست مدرن
فرهنگ فارسی معین
(پُ. مُ دِ رْ) [ انگ . ] (ص .)= پسامدرن : مربوط یا متعلق به پست مدرنیست .
-
تبلیغات مدرن
دیکشنری فارسی به عربی
الإعلام الحديث
-
جستوجو در متن
-
moderner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدرن
-
moderationist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدرن
-
modist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدرن
-
modeless
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدرن