کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدالست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مدالست
/modālesat/
معنی
۱. فریب دادن؛ فریفتن.
۲. ستم کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مدالست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مدالَسة] [قدیمی] modālesat ۱. فریب دادن؛ فریفتن.۲. ستم کردن.
-
مدالست
فرهنگ فارسی معین
(مُ لِ سَ) [ ع . مدالسة ] (مص م .) 1 - فریفتن . 2 - ستم کردن .
-
مدالست
لغتنامه دهخدا
مدالست . [ م ُ ل َ س َ ] (ع مص )مدالسة. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به مدالسة شود.
-
واژههای همآوا
-
مدالسة
لغتنامه دهخدا
مدالسة. [ م ُ ل َ س َ ] (ع مص ) با کسی فریب آوردن . (تاج المصادر بیهقی ). فریفتن . (منتهی الارب ). خدعه کردن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). غدر به کار بردن . (از متن اللغة). || ستم کردن . (منتهی الارب ). ظلم کردن . (از اقرب الموارد). || (اِمص ) ...
-
جستوجو در متن
-
مدالسه
لغتنامه دهخدا
مدالسه . [ م ُ ل َ س َ / س ِ ] (از ع اِمص ) مدالست . (فرهنگ فارسی معین ).