کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدار تعادل و تطبیق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مدار همگام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← مدار زمینهمگام
-
orbital parameters
پارامترهای مدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] شش پارامتری که ازطریق آنها موقعیت یک جسم در مدار بیضوی تعیین میشود
-
circuit length
طول مدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] طول مسیری که جریان در تونل مداربسته طی میکند
-
فلک مدار
لغتنامه دهخدا
فلک مدار. [ ف َ ل َ م َ ] (ص مرکب ) فلک محل . فلک سیر. فلک پیما: دربار فلک مدار. (یادداشت مؤلف ).
-
اسلام مدار
لغتنامه دهخدا
اسلام مدار. [ اِ لام ْ م َ ] (ص مرکب ) که نظم اسلام بوجود او بسته است .
-
خلافت مدار
لغتنامه دهخدا
خلافت مدار. [ خ ِ ف َ م َ ] (ص مرکب ) آنکه کار خلافت بدو گردد. آنکه گرداننده ٔ امور خلافت است : خیزران در زمان هارون خلافت مدار بود. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
geostationary orbit
مدار زمینایستا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مدار ماهوارهای در صفحۀ استوا که دورۀ گردش آن با دورۀ چرخش زمین برابر است
-
geosynchronous orbit
مدار زمینهمگام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مدار ماهوارهای که دورۀ گردش آن با دورۀ چرخش زمین برابر است متـ . مدار همگام
-
coincidence circuit
مدار همفرود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مداری که وقتی علامتهای ورودی را در بازۀ زمانی معینی دریافت کند، علامت خروجی تولید میکند
-
microwave integrated circuit
مدار یکپارچۀ ریزموج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مدار یکپارچهای که برای استفاده در گسترۀ بسامدهای ریزموج طراحی میشود
-
play audiometry
شنواییسنجی بازیمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] روشی در شنواییسنجی کودکان که در آن پاسخ درست به محرک را ازطریق شرکت دادن کودک در فعالیتهای بازیگونه پاداش میدهند
-
بهبود ایمانمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← خودیابی ایمانمدار
-
سیاست مدار افراطی
دیکشنری فارسی به عربی
راديکالي
-
بدور مدار معینی گشتن
دیکشنری فارسی به عربی
جرم سماوي
-
craving beliefs questionnaire
پرسشنامۀ باورهای ولعمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] پرسشنامۀ خودگزارش بیستوهشت سؤالی که باورهای مربوط به ولع مصرف مواد با آن سنجیده میشود اختـ . پرسشنامۀ باو CBQ