کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدارین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مدارین
لغتنامه دهخدا
مدارین . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مِدران . رجوع به مدران شود.
-
مدارین
لغتنامه دهخدا
مدارین . [ م َ رَ ] (اِخ ) تثنیه ٔ مدار، در حالت نصبی و جری به معنی دو مدار و منظور مدار رأس السرطان و مدار رأس الجدی است . رجوع به مدار شود.
-
جستوجو در متن
-
مدران
لغتنامه دهخدا
مدران . [ م ِ ] (ع ص ) چرک آلوده . (منتهی الارب ): ثوب مدران ؛ جامه ٔ آلوده به چرک و چرکین . (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) . ج ، مدارین . || ظبی مدران ؛ آهوی درین خوار. (منتهی الارب ). آهوئی که درین یعنی خرده علفهای خشکیده ٔپراکنده خورد. (از متن اللغ...
-
اشانتی
لغتنامه دهخدا
اشانتی . [ اَ ] (اِخ ) مملکتی در بلاد گینه در سواحل افریقای غربی که حدود آن محقق نیست . گویند که بلاد این ناحیت مقابل ساحل طلا و بین 5 و 10 درجه ٔ عرض شمالی و 1 و 9 درجه ٔ طول غربی واقع است و مساحت آن 444 کیلومتر از شمال به جنوب و 311 کیلومتر از مشرق...