کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مداح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مداح
/maddāh/
معنی
۱. خوانندۀ اشعار مذهبی.
۲. مدحکننده؛ ستایشکننده؛ ستایشگر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ثناخوان، ستایشگر، مدیحهسرا، مدیحهگو، مدح کننده ≠ هجاگو
برابر فارسی
ستایشگر
دیکشنری
eulogist, eulogizer, panegyrist
-
جستوجوی دقیق
-
مداح
واژگان مترادف و متضاد
ثناخوان، ستایشگر، مدیحهسرا، مدیحهگو، مدح کننده ≠ هجاگو
-
مداح
فرهنگ واژههای سره
ستایشگر
-
مداح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] maddāh ۱. خوانندۀ اشعار مذهبی.۲. مدحکننده؛ ستایشکننده؛ ستایشگر.
-
مداح
فرهنگ فارسی معین
(مَ دّ) [ ع . ] (ص .) بسیار ستایش کننده و مدح کننده .
-
مداح
لغتنامه دهخدا
مداح . [ م َدْ دا ] (ع ص )ستاینده . (مهذب الاسماء). ستایشگر. (آنندراج ). آفرین سرا. آفرین سرای . بسیار ستاینده . بسیار ستایش کننده . (یادداشت مؤلف ). مدیحه گو. مدحتگر. مدح کننده . که فضایل و محاسن ممدوح را بیان کند و برشمارد : آنکه چون مداح او نامش ...
-
مداح
لغتنامه دهخدا
مداح . [ م ُدْ دا ] (ع ص ، اِ) ج ِ مادح ، و کان ابوالشیص من مداح الرشید. (ابن خلکان از یادداشت مؤلف ).
-
مداح
لهجه و گویش تهرانی
کسی که مراثی مذهبی میخواند
-
مداح
واژهنامه آزاد
ستایش کننده، حمدگو
-
واژههای مشابه
-
خادم و مداح
فرهنگ گنجواژه
کارکنان مراسم مذهبی.
-
مداح و روضه خوان
فرهنگ گنجواژه
سخنران مذهبی.
-
مداح و نوحهخوان
فرهنگ گنجواژه
سخنران مذهبی.
-
جستوجو در متن
-
نوحه خوان
لهجه و گویش تهرانی
مداح
-
مداحی
لغتنامه دهخدا
مداحی . [ م َدْ دا ] (حامص ) عمل مداح . مدحتگری . رجوع به مداح شود.