کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخمل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مخمل
/maxmal/
معنی
پارچۀ لطیف نخی یا ابریشمی که پرزهای نرم دارد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پارچه نرمو لطیفپرزدار
دیکشنری
velvet
-
جستوجوی دقیق
-
مخمل
واژگان مترادف و متضاد
پارچه نرمو لطیفپرزدار
-
مخمل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مُخمَل] maxmal پارچۀ لطیف نخی یا ابریشمی که پرزهای نرم دارد.
-
مخمل
فرهنگ فارسی معین
(مَ مَ) [ ع . ] (اِ.) پارچة لطیف نخی یا ابریشمی که پرزهای نرم دارد. ؛ ~کبریتی مخمل دارای تار نخی و پود راه راه برجسته .
-
مخمل
لغتنامه دهخدا
مخمل . [ م َ م َ / م ِ م َ ] (ع اِ) نوعی از جامه ٔ پرزدار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). جامه ٔ پرزه دار خوابناک . (ناظم الاطباء). پارچه ٔ نخی یا ابریشمی که یک روی آن صاف و روی دیگر دارای پرزهای لطیف و نزدیک بهم و پرزها به یک سو خوابیده است . (از...
-
مخمل
لغتنامه دهخدا
مخمل . [ م ُ م َ ] (ع اِ) جامه های پرزه دار خوابناک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). جامه ٔ پرزدار خوابناک . (ناظم الاطباء). نوعی از قماش معروف که در ولایت بافند و بهترین آن کاشانی بلکه فرنگی بود به این قیاس پشت مخمل و روی مخمل . (آنندراج ). و رجو...
-
مخمل
لغتنامه دهخدا
مخمل . [ م ُ م ِ ] (ع ص ) گمنام و بی قدر گرداننده . || کسی که پرزه دار و خوابناک گرداند جامه را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
مخمل
دیکشنری فارسی به عربی
قطيفة
-
واژههای مشابه
-
گل مخمل
لغتنامه دهخدا
گل مخمل . [ گ ُ ل ِ م َ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلهایی که در میان مخمل بافند. (آنندراج ) : دردسر فرشی است زیر بوریای فقر مااز گل مخمل گلاب خواب میبایدکشید.محمداسحاق شوکت (از آنندراج ).
-
چشم مخمل
لغتنامه دهخدا
چشم مخمل . [چ َ / چ ِ م ِ م َ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مؤلف آنندراج نویسد: چون خواب مخمل اصطلاح مقرری است از این جهت چشم مخمل نیز صحیح شده . خواب مخمل : بی رخت در چشمه ٔ آئینه ٔ دل آب نیست چشم مخمل را ز شوق پای تو شب خواب نیست .میرزا بیدل (از ...
-
پارچه مخمل
دیکشنری فارسی به عربی
قرمزي
-
مخمل کبریتی
دیکشنری فارسی به عربی
کودري
-
مخمل نما
دیکشنری فارسی به عربی
قطيفة
-
چرم مخمل نما
دیکشنری فارسی به عربی
جلد مدبوغ
-
پارچه مخمل نما
دیکشنری فارسی به عربی
قماش مخملي