کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخلل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مخلل
معنی
ترشي , سرکه , خيارترشي , وضعيت دشوار , ترشي انداختن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخلل
دیکشنری عربی به فارسی
ترشي , سرکه , خيارترشي , وضعيت دشوار , ترشي انداختن
-
مخلل
واژهنامه آزاد
مُخَلّل - ترش شده چون سرکه
-
جستوجو در متن
-
خیارترشی
دیکشنری فارسی به عربی
مخلل
-
وضعیت دشوار
دیکشنری فارسی به عربی
مخلل
-
ترشی انداختن
دیکشنری فارسی به عربی
مخلل
-
سرکه
دیکشنری فارسی به عربی
خل , مخلل
-
ترشی
دیکشنری فارسی به عربی
حموضة , مخلل
-
ترشی
لغتنامه دهخدا
ترشی . [ ت ُ / ت ُ رُ ] (حامص ) حموضت . (ناظم الاطباء). مقابل شیرینی : بزرگوارا دانی کز آفت نقرس ز جمله ٔ ترشیها همی بپرهیزم . انوری .یکی چون ترشی آن غوره خوردی چو غوره زآن ترشرویی نکردی . نظامی .همه کس را دندان به ترشی کُند شود مگر قاضی را که به شیر...
-
جزر
لغتنامه دهخدا
جزر. [ ج َ زَ / ج ِ زَ ] (معرب ، اِ) زردک و در این صورت معرب گزر است . و بکسر جیم نیز آمده است . (منتهی الارب ). بیخ معروفی است که آنرا میخورند و معروف و اصل آن فارسی و بکسر جیم هم آمده . (تاج العروس ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). و سرخ رنگ و زم...