کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخصوص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مخصوص
/maxsus/
معنی
۱. خاصشده.
۲. خاص؛ ویژه.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
خود ویژه، ویژه
دیکشنری
especial, expressly, special, typical
-
جستوجوی دقیق
-
مخصوص
فرهنگ واژههای سره
خود ویژه، ویژه
-
مخصوص
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] maxsus ۱. خاصشده.۲. خاص؛ ویژه.
-
مخصوص
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) خاص ، ویژه .
-
مخصوص
لغتنامه دهخدا
مخصوص . [ م َ ] (ع ص ) خاص کرده شده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (دهار) : و مخصوص ساخت او را به رسم های برگزیده . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 308). از برادران و خواهران مستثنی شدم و مزید تربیت و ترشح مخصوص ... (کلیله و دم...
-
مخصوص
دیکشنری فارسی به عربی
خصوصا , معين , مفضل
-
واژههای مشابه
-
hotel butler
مهماندار مخصوص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] پیشخدمتی که از زمان ورود مهمانهای یک سراچه تا پایان اقامت آنها خدمات معینی را به آنها عرضه میکند
-
expanded breakfast
صبحانۀ مخصوص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] صبحانهای شامل صبحانۀ معمولی به علاوۀ پنیر و گوشتهای سرد و انواع نوشیدنیهای سرد و گرم
-
حرارت مخصوص
لغتنامه دهخدا
حرارت مخصوص . [ ح َ رَ ت ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرارت مخصوص هر جسم ، مقدار گرمائی است که حرارت یک گرم از آن جسم رایک درجه بالا ببرد، چنانکه حرارت مخصوص آب میان صفر و صد درجه مساوی واحد است . حاصل ضرب حرارت مخصوص هر جسم بسیط جامد در وزن اتمی ...
-
جرم مخصوص
لغتنامه دهخدا
جرم مخصوص . [ ج ِ م ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )در اصطلاح فیزیک ، نسبت جرم جسم است بحجم آن ، یا جرم واحد حجم جسم . اگر جسم G و حجم آن V و جرم مخصوص g فرض شود رابطه ٔ زیر بین آنها بر قرار است . GV =g
-
سرگرمی مخصوص
دیکشنری فارسی به عربی
مسرحية
-
پیشخدمت مخصوص
دیکشنری فارسی به عربی
خادم
-
type certificate
گواهینامۀ مخصوص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سندی قانونی که سازمانهای معتبر هواپیمایی کشوری جهان برای هر هواگَرد صادر میکنند تا سازنده بتواند محصول خود را برای فروش ارائه کند؛ برای کلیۀ کارکنان فنی و عملیاتی که با نوع خاصی هواگَرد کار میکنند نیز گواهینامهای تحت همین عنوان ص...
-
خاک مخصوص خشت سازی
دیکشنری فارسی به عربی
ادوبي
-
ژاکت مخصوص ورزش
دیکشنری فارسی به عربی
سترة