کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخزن هوا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
septic tank
مخزن گنداب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مخزنی که فاضلاب به مدت طولانی در آن میماند و در شرایط بیهوازی تجزیه میشود
-
reference stack
مخزن مرجع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] بخشی از کتابخانه که در آن مجموعۀ مرجع با نظمی خاص قفسهبندی میشود
-
digestion tank
مخزن هضم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مخزنی که در آن لجن بهوسیلۀ ریزاندامگانها تجزیه میشود
-
reservoir rock
سنگ مخزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی متخلخل و تراوا که نفت یا گاز از آن استخراج شود
-
مخزن کرمانشاهی
لغتنامه دهخدا
مخزن کرمانشاهی . [ م َ زَ ن ِ ک ِ ] (اِخ ) نامش عبدالمحمد واز معارف نجبا و صاحب خط بوده و به معلمی فرزندان اعیان می گذرانیده است . در سال 1246 هَ . ق . که سی ساله بود به طاعون درگذشت . (از مجمع الفصحاء ج 2 ص 456).
-
مخزن الماکولات
دیکشنری عربی به فارسی
ابدارخانه , جاي فروش اذوقه و نوشابه , کره اي , روغني
-
مخزن مهمات
دیکشنری فارسی به عربی
مستودع
-
مخزن اب
دیکشنری فارسی به عربی
خزان , صهريج
-
ground water reservoir
مخزن آب زیرزمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی که در زون اشباعشده قرار دارد و آب را در خود نگه داشته است
-
service resevoir
مخزن تنظیم آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مخزنی در درون شبکۀ توزیع آب برای ذخیره یا تنظیم نوسانات آب متـ . مخزن تنظیم
-
data store
مخزن دادهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] محل ذخیرۀ دادهها در یک سامانه
-
geothermal reservoir
مخزن زمینگرمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] انبارش زیرزمینی آبِ بهدامافتاده در سنگهای متخلخلی که دارای منبعهای گرمابی هستند
-
integral fuel tank
مخزن سازهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مخزن سوخت هواگَرد که قسمتی از سازۀ بال و بدنه محسوب میشود
-
wingtip tank
مخزن نوک بال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مخزن بیرونی سوخت پرتابشونده یا ناپرتابشونده که در نوک بال قرار دارد
-
black-bulb thermometer
دماسنج سیاهمخزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی دماسنج با مخزن دوداندود که بهتقریب، مشابه جسم سیاه عمل میکند