کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخزن اصلی هوا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
main air reservoir
مخزن اصلی هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مخزن هوایی که در آن هوای فشردهای که هواساز (compressor) تولید کرده است نگهداری میشود
-
واژههای مشابه
-
magazine
مخزن 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] بخشی از دوربین هوایی که فیلم را نگه میدارد و سازوکاری برای حرکت روبهجلوی فیلم دارد
-
reservoir
مخزن 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی، مهندسی محیطزیست و انرژی] سازهای که برای ذخیرهسازی یا تنظیم یا پایش آب به کار میرود [میکرب] جایی که عامل بیماریزا بهطور طبیعی در آن زندگی میکند و تکثیر مییابد
-
tank 3
مخزن 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] در صنعت آب و فاضلاب، مکانی سربسته با حجم و شکل هندسی معین که سیال در آن نگهداری میشود یا بر روی آن واکنش صورت میگیرد
-
bladder tank, bladder-type fuel tank, bladder-type fuel cell, bag tank
مخزن بادکنکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مخزن سوختی که از مواد انعطافپذیر ساخته شده است و معمولاً جزئی از سازۀ هواپیما نیست
-
cargo tank
مخزن بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مخزنی در کشتی ویژۀ حمل بار مایع و گاز
-
ballast tank
مخزن ترازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مخزنی برای انبار کردن یا پروخالی کردن ترازه
-
مخزن تنظیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← مخزن تنظیم آب
-
interceptor tank
مخزن جداساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] مخزنی چندخانه برای جلوگیری از ورود آلایندهها به سامانۀ فاضلاب که در چند مرحله آلایندهها را جذب میکند
-
bunker tank, bunker 3
مخزن سوخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از محفظههایی که در زیر عرشۀ کشتی برای نگهداری و ذخیرۀ سوخت تعبیه میشود
-
anticlinal reservoir
مخزن طاقدیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی مخزن نفت که در یک ساختار طاقدیسی قرار دارد
-
ferry tank
مخزن فرابَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مخزن سوخت اضافی برای انجام پرواز فرابَری در بُردی بیش از بُرد عادی هواگَرد
-
مخزن فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← مخزن اضطراری
-
heeling tank
مخزن کژینگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مخزنی که از کژینگی ناگهانی شناور جلوگیری میکند یا از شدت آن میکاهد