کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخران
لغتنامه دهخدا
مخران . [ م َ ] (اِخ )نام دیری و کلیسائی است که معبد ترسایان باشد. گویند بناکننده ٔ آن مخران نام داشته و به نام او شهرت یافته . (برهان ) (آنندراج ). معبد ترسایان که به اسم بانی معروف است ... (غیاث ). نام کشیشی از ترسایان که دیری بنا کرده به نام وی اش...
-
مخران
لغتنامه دهخدا
مخران . [ م ُ ] (اِخ ) در اصل مُخنار به معنی بلوطزار، بیشه ٔ بلوط، ناحیه ای است که میان دو شعبه از رود کور به نام کسانی و ارگاوی واقع شده و دیر مخران باید همان دیر مشهور «شیو - مغویم » باشد که در ساحل شمالی رود کور، تقریباً به مسافت 7هزار گز در شمال ...
-
جستوجو در متن
-
مخزان
لغتنامه دهخدا
مخزان . [ م َ ] (اِخ ) نام معبد ترسایان که به اسم بانی معروف است . (غیاث ). و رجوع به مخران شود.
-
ناجرمکی
لغتنامه دهخدا
ناجرمکی . [ ج ُ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به ناجرمک . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) : من و ناجرمکی و دیر مخران در بغراطیانم جا و ملجا.خاقانی .
-
بقراطیان
لغتنامه دهخدا
بقراطیان . [ ب ُ ] (اِخ ) سلاطین تفلیس را گویند. (یادداشت مؤلف ) : من و ناجرمکی و دیر مخران در بقراطیانم جا و ملجا.خاقانی (دیوان چ سجادی ص 25).
-
ملجا
لغتنامه دهخدا
ملجا. [ م َ ] (ع اِ) مأخوذ از تازی ، مَلجَاء.پناهگاه و جای پناه و مأمن و جای امن و پشت و پناه و جای استراحت و آسایش . (ناظم الاطباء) : روزی است ازآن پس که در آن روز نیابندخلق از حکم عدل نه ملجا و نه منجا. ناصرخسرو.جاودان زی تو که ایمن بود از نکبت چ...